مسموع نمی باشد یعنی چه؟ | مفهوم کامل در قانون و عرف
 
مسموع نمی باشد یعنی چه
مسموع نمی باشد عبارتی نادرست از نظر دستور زبان فارسی است که به اشتباه به جای مسموع نیست یا شنیده نمی شود به کار می رود. ریشه این خطا در ترکیب ناصحیح فعل می باشد با صفت مسموع نهفته است.
در پهنه گسترده زبان فارسی، گاه عباراتی رواج پیدا می کنند که در نگاه اول شاید صحیح به نظر آیند، اما با کمی دقت و واکاوی، نادرستی دستوری آن ها آشکار می شود. یکی از این عبارات پربسامد و در عین حال غلط مصطلح، مسموع نمی باشد است که در گفتار و نوشتار بسیاری از افراد دیده و شنیده می شود. این اشتباه نه تنها از ظرافت های دستوری زبان ما می کاهد، بلکه ممکن است در انتقال دقیق مفاهیم نیز ایجاد ابهام کند. برای آنکه در سفر پرفراز و نشیب زبان فارسی، همواره چراغ راه ما روشن بماند و از درافتادن به کج راهه های نگارشی پرهیز کنیم، لازم است که به ریشه های این گونه خطاها بپردازیم و مسیر درست را بیابیم.
رمزگشایی از ابهام مسموع نمی باشد در زبان فارسی
زبان فارسی، دریایی است پر از گوهرهای ارزشمند و ظرافت های بی شمار. اما گاه در این اقیانوس بی کران، گرداب هایی از ابهامات و خطاهای دستوری نیز پدید می آیند که مسیر را بر شناگران تازه کار دشوار می سازند. عبارت مسموع نمی باشد یکی از همان گرداب هاست که بسیاری را به اشتباه می اندازد و گمان می برند که این ترکیب، معنای شنیده نمی شود یا قابل قبول نیست را به درستی منتقل می کند. در حالی که ریشه یابی این عبارت نشان می دهد که آن در بافت دستوری زبان ما جایگاهی ندارد.
درک صحیح زبان، نه تنها به ارتباط مؤثر کمک می کند، بلکه نشان از احترام ما به میراث فرهنگی و ادبی خود دارد. وقتی یک عبارت به نادرستی در جامعه رواج می یابد، به مرور زمان، مرزهای بین درستی و نادرستی کمرنگ می شوند و این خود می تواند به ضعف ساختار زبان منجر گردد. بنابراین، پرداختن به این گونه موارد، نه صرفاً یک بحث آکادمیک، بلکه یک ضرورت برای حفظ سلامت و فصاحت زبان فارسی است. در این بررسی، همراه با هم به عمق این واژه سفر خواهیم کرد تا هم معنای دقیق مسموع را دریابیم و هم چرایی نادرستی مسموع نمی باشد را روشن سازیم و در نهایت، جایگزین های صحیح و کاربردی آن را بشناسیم.
واکاوی ریشه ها: معنا و کاربردهای مسموع
مسموع واژه ای است که از ریشه عربی سَمِعَ به معنای شنیدن گرفته شده و به معنای شنیده شده، شنیدنی یا قابل شنیدن به کار می رود. این کلمه در طول تاریخ زبان فارسی، در بافت های گوناگون و با ظرافت های معنایی خاص خود مورد استفاده قرار گرفته است. برای فهم عمیق تر، باید به کاربردهای مختلف آن در زبان عمومی و متون رسمی و حقوقی توجه کنیم.
معنای لغوی مسموع
هنگامی که به ریشه یابی کلمه مسموع می پردازیم، به فعل سمع در زبان عربی برمی خوریم که به معنای شنید است. از این رو، مسموع در اصل یک صفت مفعولی به شمار می رود؛ یعنی چیزی که مورد شنیدن واقع شده است. این واژه به سادگی، ویژگی شنیده شدن یا قابلیت شنیدن را به یک اسم یا مفهوم نسبت می دهد. همانند مکتوب (نوشته شده) یا مجهول (نادانسته).
به عنوان مثال، در جمله صدای زنگوله از دور مسموع بود، منظور این است که صدای زنگوله شنیده می شد یا قابل شنیدن بود. این واژه اغلب برای تأکید بر وجود یک صدا یا قابلیت شنیدن آن به کار می رود، به ویژه در شرایطی که ممکن است صدا ضعیف باشد یا از فاصله ای دور به گوش برسد.
کاربرد در زبان عمومی
در گفتار و نوشتار روزمره، اگرچه کمتر از گذشته، اما مسموع برای اشاره به هر آنچه قابلیت شنیدن دارد، مورد استفاده قرار می گیرد. این کاربرد به سادگی به معنای شنیدنی یا قابل شنیدن است و می تواند در مورد هر نوع صدا یا اطلاعاتی که از طریق شنیدن دریافت می شود، صدق کند. تمرکز بر این نکته است که چیزی به حواس شنوایی ما می رسد یا قابلیت رسیدن دارد.
برای روشن تر شدن این مفهوم، می توانیم به مثال های زیر توجه کنیم:
- 
صداهای مسموع از عمق جنگل، خبر از بیداری طبیعت می داد. 
- 
گزارش های مسموع حاکی از پیشرفت پروژه بود. 
- 
با وجود هیاهو، زمزمه های آنان به سختی مسموع بود. 
در این جملات، مسموع به سادگی نشان می دهد که چیزی شنیده می شود یا قابلیت شنیده شدن را داراست، بدون آنکه بار معنایی پیچیده ای داشته باشد.
کاربرد تخصصی در متون رسمی و حقوقی
همانند بسیاری از واژگان فارسی که ریشه ای عربی دارند، مسموع نیز در متون رسمی، اداری و به ویژه حقوقی، معنایی عمیق تر و تخصصی تر به خود می گیرد. در این بافت ها، مسموع صرفاً به معنای شنیدنی نیست، بلکه مفهوم قابل قبول، قابل استماع، سزاوار شنیدن و برآوردن را می رساند. این کاربرد، اغلب در مورد ادعاها، درخواست ها، دادخواست ها یا دفاعیات مطرح می شود که توسط یک مرجع قانونی یا رسمی مورد بررسی قرار می گیرد.
در محاکم قضایی، زمانی که یک دادخواست یا اعتراض مسموع واقع می شود، به این معنی است که آن درخواست، شرایط لازم برای رسیدگی را داراست و از نظر قانونی قابل پذیرش است. و برعکس، اگر مسموع نباشد، به این معناست که دارای ایراد شکلی یا ماهوی است و دادگاه به آن رسیدگی نخواهد کرد.
در زبان حقوقی، عبارت مسموع نیست به این معناست که یک درخواست یا ادعا از سوی مرجع قضایی قابل پذیرش و بررسی نبوده و از نظر قانونی فاقد اعتبار است.
مثال هایی از این کاربرد را می توان در موارد زیر دید:
- 
دادخواست او به دلیل عدم رعایت تشریفات قانونی، مسموع واقع نشد. 
- 
اظهارات وکیل، پس از ارائه مستندات، نزد قاضی مسموع افتاد. 
- 
ادعاهای بدون دلیل و مدرک، معمولاً مسموع نیستند. 
در این متون، مسموع بار معنایی بسیار سنگین تر و دقیق تری دارد که فراتر از صرفاً شنیده شدن است و به پذیرش یا عدم پذیرش قانونی یک مورد اشاره می کند.
تحلیل دستوری: چرا مسموع نمی باشد غلط است؟
اکنون که با معنای دقیق مسموع آشنا شدیم، زمان آن رسیده که به قلب اصلی بحث خود یعنی چرایی نادرستی عبارت مسموع نمی باشد بپردازیم. این خطا ریشه ای عمیق در عدم درک صحیح جایگاه دستوری کلمات و نحوه ترکیب فعل باشد در زبان فارسی دارد.
شناخت مسموع: صفت مفعولی، نه فعل
نقطه آغازین برای درک این اشتباه، شناخت صحیح ماهیت کلمه مسموع است. همانطور که پیشتر اشاره شد، مسموع یک صفت مفعولی (اسم مفعول) است. صفت مفعولی کلمه ای است که حالت پذیرندگی فعل را نشان می دهد؛ یعنی چیزی که فعل بر روی آن انجام شده است. به عبارت دیگر، مسموع یعنی آنچه شنیده شده است یا آنچه قابلیت شنیدن دارد. این کلمه به هیچ وجه یک فعل نیست. برای روشن تر شدن، به نمونه های زیر توجه کنید:
- 
مسموع: شنیده شده (صفت مفعولی) 
- 
شنید: فعل ماضی 
- 
می شنود: فعل مضارع اخباری 
- 
شنیده شود: فعل مضارع التزامی (مجهول) 
همان طور که مشاهده می شود، مسموع تنها یک ویژگی را بیان می کند و به تنهایی نمی تواند نقش فعل یک جمله را ایفا کند. برای ساختن یک فعل از این مفهوم، نیاز به افعال کمکی یا ساختارهای فعلی دیگر داریم.
بررسی فعل باشد و عدم ترکیب آن با می
نقطه اصلی و کلیدی در نادرستی عبارت مسموع نمی باشد در ترکیب فعل باشد نهفته است. فعل باشد در زبان فارسی، شکل مضارع التزامی فعل بودن است. این فعل برای بیان مفاهیمی چون آرزو، شرط، احتمال، دعا یا نهی به کار می رود و هرگز با پیشوند می (که نشان دهنده استمرار یا حالت مطلق فعل است) همراه نمی شود.
بیایید نگاهی دقیق تر به کاربردهای باشد بیندازیم:
- 
مضارع التزامی: در جملات پیرو که حالت شرط، آرزو یا احتمال را بیان می کنند. - 
امیدوارم فردا هوا خوب باشد. 
- 
اگر او در جلسه باشد، تصمیم گیری آسان تر است. 
 
- 
- 
بیان آرزو یا دعا: - 
باشد که رستگار شوید! 
 
- 
- 
نهی: - 
مبادا که غافل باشید! 
 
- 
در مقابل، می باشد یک ساختار فعلی غلط است که به اشتباه به جای است به کار می رود. فعل است شکل مضارع اخباری فعل بودن است و حالت خبری و قطعی یک چیز را بیان می کند. در فارسی معیار، برای بیان حالت خبری در زمان حال، همیشه از است یا شکل های دیگر فعل بودن مانند هست استفاده می شود.
مثال هایی برای درک بهتر:
| کاربرد صحیح | کاربرد غلط (به جای است) | 
|---|---|
| این کتاب مفید است. | این کتاب مفید می باشد. | 
| او دانشجو است. | او دانشجو می باشد. | 
با توجه به این توضیحات، وقتی مسموع که یک صفت مفعولی است، با فعل می باشد (که خود نادرست است) ترکیب می شود، یک عبارت دوگانه غلط را شکل می دهد. نه تنها مسموع به خودی خود یک فعل نیست که بتواند با می باشد همراه شود، بلکه می باشد نیز اساساً یک ساختار فعلی ناصحیح است که جایگزین غلطی برای است به شمار می رود.
نتیجه گیری دستوری:
ترکیب صفت مسموع با فعل می باشد از پایه غلط است و نشان دهنده عدم درک صحیح از نقش دستوری مسموع و کاربرد فعل باشد در زبان فارسی است.
سفر به قلب زبان: درک تفاوت است و باشد
برای بسیاری از فارسی زبانان، تفاوت ظریف میان است و باشد ممکن است گاهی گمراه کننده به نظر رسد و همین امر زمینه ساز بروز خطاهایی چون می باشد به جای است شده است. درک عمیق تر این دو فعل و کاربردهایشان، کلید گشایش بسیاری از معضلات دستوری در زبان فارسی است.
فعل است شکل سوم شخص مفرد مضارع اخباری از فعل بودن است. این فعل برای بیان وجود، حالت، یا توصیف یک چیز در زمان حال به کار می رود و معمولاً یک گزاره خبری قطعی را منتقل می کند. به عبارت دیگر، است به سادگی بیانگر یک واقعیت یا یک وضعیت موجود است. برای مثال، وقتی می گوییم هوا سرد است، منظورمان این است که هم اکنون و به صورت واقعی، دما پایین است.
از سوی دیگر، باشد شکل سوم شخص مفرد مضارع التزامی از فعل بودن است. این فعل برای بیان حالت هایی چون آرزو، شرط، احتمال، الزام، یا وقوع یک عمل در آینده با تردید و عدم قطعیت استفاده می شود. باشد کمتر یک واقعیت موجود را بیان می کند و بیشتر به یک وضعیت خواستنی، محتمل، یا مشروط اشاره دارد. به عنوان مثال، امیدوارم هوا خوب باشد بیانگر یک آرزو یا احتمال است، نه یک واقعیت قطعی.
بزرگترین اشتباه زمانی رخ می دهد که پیشوند می به فعل باشد اضافه می شود تا معنای استمرار یا قطعیت را القا کند، غافل از آنکه می هیچگاه با فعل باشد همراه نمی شود. می در زبان فارسی برای ساخت فعل مضارع اخباری (مانند می روم) یا فعل مضارع مستمر (مانند دارم می روم) با سایر افعال به کار می رود، اما در مورد فعل بودن، این نقش را فعل است ایفا می کند و نه می باشد. در حقیقت، می باشد تلاشی ناصحیح برای تلفیق دو مفهوم متفاوت است که منجر به ساختار غلطی می شود که نه معنای استمرار را به درستی می رساند و نه التزام را.
این اشتباه رایج، به مرور زمان و در اثر تقلید از گفتار و نوشتار نادرست، وارد زبان روزمره و حتی متون رسمی نیز شده است. اما برای حفظ فصاحت و دقت در زبان، باید به این تفاوت ها آگاه بود و همواره از است برای بیان واقعیت های حال و از باشد برای حالات التزامی، شرطی یا آرزویی استفاده کرد و از به کار بردن می باشد به طور کلی پرهیز نمود.
جایگزین های صحیح و کاربردی: چگونه بگوییم شنیده نمی شود یا قابل قبول نیست؟
با درک این نکته که مسموع نمی باشد از نظر دستوری غلط است، گام بعدی یافتن جایگزین های صحیح و مناسب برای انتقال معنای مورد نظر است. بسته به بافت و مفهومی که قصد انتقال آن را داریم، می توان از عبارات گوناگونی استفاده کرد.
برای مفهوم شنیدنی نبودن
اگر منظور ما این است که چیزی شنیده نمی شود یا قابلیت شنیدن ندارد، می توانیم از عبارات ساده تر و دستوری صحیح تر استفاده کنیم:
- 
مسموع نیست: این رایج ترین و صحیح ترین جایگزین است. نیست شکل منفی فعل است است و با صفت مسموع ترکیب درستی ایجاد می کند. - 
صدای او آنقدر آهسته بود که مسموع نیست. 
 
- 
- 
شنیدنی نیست: این عبارت نیز کاملاً واضح و صحیح است و به معنی قابل شنیدن نیست می باشد. - 
این موسیقی برای همه سلیقه ها شنیدنی نیست. 
 
- 
- 
قابل شنیدن نیست: این عبارت، معنا را به طور کامل و بدون ابهام می رساند. - 
مکالمه آن ها به دلیل دوری مسافت قابل شنیدن نیست. 
 
- 
- 
شنیده نمی شود: این یک فعل مجهول است و به طور مستقیم بیانگر عدم شنیده شدن چیزی است. - 
صدای آژیر از اینجا شنیده نمی شود. 
 
- 
- 
به گوش نمی رسد: این عبارت نیز حسی مشابه شنیده نمی شود را منتقل می کند و جنبه ای کنایی تر دارد. - 
خبرهای خوبی از او به گوش نمی رسد. 
 
- 
برای مفهوم قابل قبول نبودن (در بافت حقوقی/رسمی)
در متون رسمی و حقوقی، که مسموع بار معنایی قابل پذیرش یا قابل استماع را دارد، جایگزین های مناسب تری وجود دارد:
- 
مسموع نیست: همانند کاربرد عمومی، این ترکیب در بافت حقوقی نیز کاملاً صحیح و رایج است. - 
اعتراض وی به دلیل گذشت مهلت قانونی مسموع نیست. 
 
- 
- 
قابل استماع نیست: این عبارت تخصصی تر و دقیق تر برای بافت حقوقی است و به معنی قابل شنیدن و رسیدگی نیست می باشد. - 
دادخواست بدون پیوست های ضروری، قابل استماع نیست. 
 
- 
- 
قابل قبول نیست: یک عبارت عمومی تر اما صحیح که مفهوم عدم پذیرش را منتقل می کند. - 
این دلیل برای توجیه غیبت شما قابل قبول نیست. 
 
- 
با انتخاب هر یک از این جایگزین ها، می توانیم معنای مورد نظر را به شیوه ای صحیح، واضح و فصیح در زبان فارسی منتقل کنیم و از کاربرد عبارات نادرست مانند مسموع نمی باشد پرهیز نماییم.
بررسی عبارات مرتبط و پرکاربرد با مسموع
زبان فارسی، پیوندگاهی از واژگان و ترکیب هاست که هر یک، داستانی از معنا و کاربرد را در دل خود دارند. در کنار واژه مسموع، ترکیبات دیگری نیز وجود دارند که درک آن ها به عمق بخشیدن به دانش ما از این واژه کمک می کند و از ابهامات احتمالی جلوگیری می نماید.
مسموع نباشد
برخلاف مسموع نمی باشد که از نظر دستوری نادرست است، عبارت مسموع نباشد کاملاً صحیح است و کاربرد خاص خود را دارد. این ترکیب، شکل منفی مضارع التزامی از فعل بودن است که همراه با صفت مسموع به کار می رود. همانطور که اشاره شد، باشد و نباشد برای بیان آرزو، شرط، احتمال، یا نهی استفاده می شوند.
کاربرد مسموع نباشد اغلب در جملات شرطی، آرزویی یا نهی کننده دیده می شود:
- 
اگر صدای حقیقت مسموع نباشد، جامعه به بیراهه می رود. 
- 
باشد که صدای ضعفا هرگز مسموع نباشد. 
- 
مبادا که فریاد مظلومان مسموع نباشد. 
در این موارد، مسموع نباشد به معنی اینکه شنیده نشود یا قابل قبول واقع نگردد به کار رفته و از نظر دستوری کاملاً درست است.
مسموع شدن / مسموع گردیدن / مسموع افتادن
این سه ترکیب، همگی به معنای شنیده شدن یا به گوش رسیدن هستند و فعل شدن، گردیدن و افتادن در اینجا نقش فعل کمکی را ایفا می کنند تا از صفت مسموع یک فعل بسازند:
- 
مسموع شدن: رایج ترین و پرکاربردترین شکل، به معنای شنیده شدن است. - 
درخواست دانش آموزان به موقع مسموع شد. 
 
- 
- 
مسموع گردیدن: معنایی مشابه مسموع شدن دارد، اما کمی رسمی تر و ادیبانه تر است. - 
شکایت او در دادگاه مسموع گردید. 
 
- 
- 
مسموع افتادن: این ترکیب نیز به معنای شنیده شدن است و بیشتر در متون کهن یا ادبی به کار می رود. افتادن در اینجا به معنای واقع شدن یا شدن است. - 
سخن حکیمانه او در مجلس مسموع افتاد. 
 
- 
هر سه این عبارات برای بیان مفهوم شنیده شدن صحیح هستند، هرچند که مسموع شدن از نظر سادگی و کاربرد عمومی، ارجحیت دارد.
از قرار مسموع
این ترکیب یک اصطلاح پرکاربرد در زبان فارسی است که به معنای طبق شنیده ها، آن طور که شنیده شده است یا بر اساس اطلاعات دریافتی به کار می رود. این عبارت معمولاً برای بیان اطلاعاتی استفاده می شود که از طریق شایعات، اخبار غیررسمی یا شنیده ها به دست آمده اند و نویسنده یا گوینده، صحت قطعی آن ها را تضمین نمی کند.
- 
از قرار مسموع، پروژه در حال پیشرفت خوبی است. 
- 
جلسه فردا، از قرار مسموع، به تعویق افتاده است. 
این اصطلاح نشان دهنده احتیاط در بیان خبر و ارجاع به منبعی غیررسمی یا ناشناخته است.
مسموع القول / مسموع الکلمه
این ترکیبات نیز که ریشه ای عربی دارند، در زبان فارسی به معنای کسی که گفتارش پذیرفته می شود و فرمانبرداری می شود به کار می روند. مسموع القول به معنی کسی است که حرفش را می شنوند و قبول می کنند، و مسموع الکلمه نیز معنای مشابهی دارد و به کسی اطلاق می شود که کلامش اعتبار دارد و نافذ است.
- 
او در میان بزرگان قوم، فردی مسموع القول بود. 
- 
رهبر خردمند، همواره مسموع الکلمه و مورد احترام همگان است. 
این عبارات برای توصیف افرادی به کار می روند که از جایگاه و نفوذ کلامی بالایی برخوردارند و سخنانشان مورد توجه و پذیرش قرار می گیرد.
نتیجه گیری: سفر به سوی فصاحت در زبان فارسی
در این مسیر پرپیچ وخم اما روشنگرانه، به واکاوی یکی از خطاهای رایج دستوری در زبان فارسی پرداختیم: عبارت مسموع نمی باشد. همانطور که دریافتیم، این ترکیب نه تنها از نظر دستوری نادرست است، بلکه می تواند به ابهام در بیان مفاهیم نیز منجر شود. مسموع که به معنای شنیده شده یا قابل قبول است، یک صفت مفعولی به شمار می آید و می باشد نیز خود یک ساختار فعلی غلط است که نباید جایگزین است شود. به یاد داشته باشیم که می هرگز با فعل باشد همراه نمی گردد، چرا که باشد خود یک فعل التزامی است که قواعد خاص خود را دارد.
از این رو، برای بیان مفهوم شنیده نمی شود یا قابل قبول نیست، عبارات صحیح و فصیحی چون مسموع نیست، شنیده نمی شود، قابل شنیدن نیست، قابل استماع نیست و قابل قبول نیست وجود دارند که به ما کمک می کنند تا مقصود خود را به وضوح و دقت هرچه تمام تر منتقل کنیم. همچنین با بررسی عبارات مرتبطی چون مسموع نباشد و از قرار مسموع به غنای معنایی و کاربردی این واژه در زبان فارسی واقف شدیم.
دقت در انتخاب واژگان و رعایت قواعد دستوری، نه تنها به زیبایی و روانی نوشتار و گفتار ما می افزاید، بلکه نشان دهنده احترام ما به گنجینه بی بدیل زبان فارسی است. بیایید با آگاهی و تمرین، همواره در جهت استفاده صحیح و فصیح از این زبان پرمایه گام برداریم و به حفظ سلامت و شکوه آن یاری رسانیم. امید است که این رهنمود، چراغی باشد در مسیر فراگیری هرچه بیشتر زبان مادریمان و ما را در رسیدن به اوج فصاحت و بلاغت یاری کند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "مسموع نمی باشد یعنی چه؟ | مفهوم کامل در قانون و عرف" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "مسموع نمی باشد یعنی چه؟ | مفهوم کامل در قانون و عرف"، کلیک کنید.